سرخ پوست

چادُر مجازی یک سرخ پوست

سرخ پوست

چادُر مجازی یک سرخ پوست





۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ترس» ثبت شده است

ترس؛ فقط در بعضی اوقات اونم به مقدار خیلی کم به درد میخوره. آدم های که اصلا و ابداً ترس ندارند ممکنه خیلی شجاع به نظر بیایند ولی کمی که بگذره خودشون رو به فنا میدن. 
ترس در وجود آدم باید باشه، مثل خیلی چیزای دیگه ولی همین ترس بسته به مقدارِش هر چقدر زیادتر باشه آدم ها رو بدبخت تر میکنه. ترس جلوی خیلی چیزا رو میگیره جلوی رفتن به رشته رزمی که دوست داشتی ولی میترسیدی، جلوی ابراز علاقه به کسی که دوستش داری، جلوی دعوا کردن با گنده لات کوچه مون، جلوی حرف زدن در جمع، جلوی ابراز علاقه [1] و ... 
و تنها یک تصمیم ناگهانی میتونه ترس رو بشکن و ضربان قلبمون رو پایین بیاره، اونوقت فقط یک مُشت محکم بزنی به شکم پسر چاق کوچمون که اشتباهی گندهِ محله شده بود.
و آخر سر که بیخیالی هم میتونه مکمل ترس باشه واسه تخریب و نابودی یک آدم؛ بیخیالی ترس رو عادی جلوه میده.
[1] هیچ وقت از آدم های که به عُرف جامعه پایبند نیستند خوشم نیومد، ابراز علاقه متناسب باعُرف و تعریف جامعه خیلی زیباست.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۵ ، ۲۳:۵۹
سرخ پوست